یکی را دوست می دارم،
ولی افسوس،او هرگز نمی داند
نگاهش می کنم شاید،بخواند از نگاه من که
او را دوست می دارم
ولی افسوس،
او هرگز نگاهم را نمی خواند،
به برگ گل نوشتم که من
او را دست می دارم
ولی افسوس
اغو برگ گل را به زلف کودکی آویخت تا اورا بخنداند
به مهتاب گفتم ای مهتاب،
سر راهت به کوی او سلام من رسان و گوی که
اورا دوست می دارم
ولی افسوس
ز ابر تیره برقی دست قاصد را میان ره بسوزاند
کنون درمانده از هر جا،دگر با خود کنم نجوا.
یکی را دوست می دارم
ولی افسوس
او هرگز نمی داند...... .
7930 بازدید
2 بازدید امروز
8 بازدید دیروز
14 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian